تدابیر شدید امنیتی در میدان محسنی

بانگ سبز آزادی: بنابر گزارش تازه‌ای که هم‌اینک به دست ما رسیده است، حدود ٣٠٠ تن از نیروهای انتظامی جمهوری اﺳﻠﺎمی با حضور در میدان محسنی تهران، به کنترل عبور و مرور شهروندان این منطقه پرداخته‌اند. این گزارش حکایت دارد شمار این نیروها در حال افزایش می‌باشد و نیروهای لباس‌شخصی نیز در میان ایشان قابل مشاهده هستند. خبرنگار ما که ساعت ١٨:٣٠ در این محل حضور یافته است، از حرکت تعدادی از مردم از سمت شرق خیابان میرداماد به سوی میدان محسنی خبر می‌دهد.
گفتنی است که سال گذشته، به دنبال قیام خونین ملّت سبز ایران و شهادت شماری از هم‌میهنان در این روز، میدان محسنی و خیابان میرداماد تا نیمه‌های شب شاهد درگیری‌های پراکنده میان مردم و نیروهای لباس‌شخصی بود. به نظر می‌رسد که هدف از حضور نیروهای ویژه در میدان محسنی، جلوگیری از تکرار رویدادهای سال گذشته باشد.
» ادامه مطلب

جهان نیوز: دیشب در تهران خبری نبود!

            خبرگزاری‌های نزدیک به سران جمهوری اﺳﻠﺎمی که از بانگ‌ شبانهٔ شهروندان تهران به شگفت آمده‌اند، ناگزیر، به تکذیب و نیرنگ روی آوردند. در نخستین واکنش، خبرگزاری جهان در ساعات آغازین امروز با همان نگارش آشنای خود نوشت:
شب گذشته هیچ خبر خاصی در تهران و صدای الله اکبر نبود.
جهان نیوز، تصاویر منتشر شده در رسانه‌های جنبش سبز ایران و شبکه‌های اجتماعی را نیز «توهّم شبانه» خوانده است. در سوی دیگر، خبرگزاری جوان هم که نوشتاری در دست و بال نداشت، همین خبر را به نقل از جهان نیوز در تارنمای خود منتشر کرد.
گفتنی است از شب گذشته و با آغاز اعتراض شبانهٔ مردم، خبرها و تصاویر بسیاری از سراسر تهران بر روی شبکه‌های اجتماعی مانند بالاترین و فیس‌بوک قرار گرفته است که نشان از استقبال گستردهٔ شهروندان پایتخت از فراخوان روزهای گذشته دارد.
» ادامه مطلب

بانگ‌های شبانه، تهران را به لرزه افکند!

بانگ سبز آزادی: از ساعت ٢٢ امشب در بسیاری از خیابان‌ها و میادین بزرگ تهران، بانگ "الله اکبر" به گوش می‌رسد. بر اساس گزارش شهروندان و خبرنگار ما، خیابان‌های سعادت‌آباد، میرداماد، میدان ونک، خیابان ونک، مناطق یوسف‌آباد، امیرآباد، آریاشهر و دیگر مناطق در شمال، مرکز و غرب تهران با بانگ شبانهٔ مردمان همراه و همیار، حال و هوای تابستان ١٣٨٨ را به خود گرفته‌اند.
            در روزهای گذشته، بسیاری از رسانه‌های جنبش سبز ایران با انتشار فراخوان از مردم خواسته بودند تا شامگاه دوشنبه ٢٩ شهریور ١٣٨٩ فریاد "الله اکبر" سر دهند و اینگونه، حمایت خود را از سران جنبش سبز که این روزها با محدودیت‌های جدّی از سوی نیروهای جمهوری اﺳﻠﺎمی مواجه هستند، نشان دهند.
» ادامه مطلب

"انگشت اتهام را به سوی آقای خامنه‌ای می‌برم"

افزون بر رسانه‌های نزدیک به سران جنبش سبز ایران، بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران نیز بر این باور هستند که یورش‌های سازمان‌یافته در آستانهٔ روز قدس، از سوی نیروهای مقاومت بسیج و با هدف افزایش فشار بر رهبران جنبش سبز صورت گرفته است. در این میان، خبری که همان هفته به دست خبرنگار بانگ سبز آزادی رسید و روز جمعه ١٢/٠٦/١٣٨٩ منتشر شد نیز از نقش شماری از خبرگزاریهای نزدیک به محمود احمدینژاد و آیتالله خامنه‌ای در برنامه‌ریزی این یورش‌ها حکایت دارد. در سوی دیگر، رسانه‌ها و نهادهای جمهوری اﺳﻠﺎمی، رفتار دوگانه‌ای را در اینباره از خود نشان دادهاند. ابتدا شبکهٔ ایران، وابسته به محمود احمدینژاد، تجمّعات را به «مردم، دانشجویان خودجوش و خانوادههای شهدا» نسبت داد و ادّعا کرد از سوی خانهٔ مهدی کروبی به سوی مردم تیراندازی شده است. خبرگزاریهای جهان و رجانیوز نیز همین خبر را در تارنمای خود منتشر کردند. امّا بعد از روز قدس که ابعاد حملهٔ وحشیانه به محل سکونت مهدی کروبی بیشتر آشکار گردید، الگوی رفتاری رسانه‌های جمهوری اﺳﻠﺎمی نیز دگرگون شد. برای نمونه، خبرگزاری جوان که از تجمّع در برابر منزل مهدی کروبی حمایت می‌کرد، ناگهان سخن از «نیروهای خودسر» به میان آورد و اینگونه نوشت:
نیروهای اﻧﻘﻠﺎب برای رفتارهای اینگونه کف نمی‌زنند. حزب‌الله به فرمان وﻟﺎیت عمل می‌کند و البته اینگونه نیز باید باشد. بنابراین حرکت‌های خودسر چون به فرمان وﻟﺎیت نیست، قابل دفاع هم نیست.
قرارگاه محمد رسول الله تهران بزرگ نیز با انتشار بیانیه‌ای «حاشیه‌سازی عناصر خودسر» را محکوم کرده و آن را مستقل از «نهاد مقدس بسیج» دانسته است.
            اگرچه شماری از نهادهای سرشناس جمهوری اﺳﻠﺎمی، حمله به خانهٔ مهدی کروبی را محکوم کرده‌اند، امّا در هفته‌های گذشته نیز شاهد محاصرهٔ محل سکونت میرحسین موسوی و یورش به دفتر ایشان توسّط نیروهای آشوب‌گر بوده‌ایم که همین امر، تردیدهای بسیاری را در این زمینه ایجاد کرده است.
            آیا این نیروهای آشوب‌گر، مستقل از نیروهای مقاومت بسیج و دیگر دستگاه‌های جمهوری اﺳﻠﺎمی هستند؟ اگر این یورش‌ها خودسرانه انجام می‌شوند، چرا عوامل آن از مصونیت برخوردارند و آزادانه به فعالیت‌های خود ادامه می‌دهند؟ آیا نیروی انتظامی جمهوری اﺳﻠﺎمی، توان برخورد با این نیروها را ندارد؟
            در گفتگوی دوستانه با دکتر امیر فرشاد ابراهیمی، روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر، پاسخ این پرسش‌ها را از ایشان جویا شدیم. دکتر فرشاد ابراهیمی، از آنجا که سابقهٔ عضویت در گروه انصار حزب‌الله را دارند، می‌توانند پاسخ‌های سودمندی را در اختیار ما قرار دهند. متن کامل مصاحبهٔ بانگ سبز آزادی با ایشان در ادامه می‌آید:

آقای دکتر ابراهیمی، شما از نیروهای سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شمرده می‌شوید و با تحرّکات وابسته به این نهاد، آشنا هستید. آیا یورش‌های سازمان‌یافته به محل سکونت مهدی کروبی و یا مسجد قبا در شیراز را می‌توان مستقل از نیروهای مقاومت بسیج و گروه انصار حزب‌الله دانست و آن را به دانشجویان خودجوش، خانواده‌های شهدا و یا نیروهای خودسر نسبت داد؟

دکتر امیر فرشاد ابراهیمی

بعید می‌دانم! بطور حتم و یقین خدمتتان عرض می‌کنم که ما در نظام، اصولا چیزی به اسم "خودسر" نداریم. این واژهٔ "خودسر" که بعد از اطلاعیهٔ کذایی وزارت اطلاعات دربارهٔ قتل‌های زنجیره‌ای در ادبیات سیاسی ما رایج شد، واژه‌ای کاملا جعلی و دروغین است.
به طور مشخص، اجتماع مقابل منزل آقای کروبی که منجر به تبادل آتش بین تیم محافظین و مهاجمین شد، کاملا آشکار می‌کند که جسارت این مهاجمین، نشانگر وابستگی اینها است. در ساده‌ترین فرض می‌توانیم بگوییم که اینها هواداران حزب‌الله بوده‌اند که در اینصورت، با توجه به عضویت و سابقه‌ام خدمتتان عرض می‌کنم که هیچ حزب‌اللهی را شما نمی‌توانید بیابید که عضو بسیج یا سپاه نباشد و هیچ بسیجی و پاسداری را هم نمی‌توانید بیابید که خودش را حزب‌الله نداند.
به دید شما، این دسته از یورش‌ها، آنگونه که رسانه‌ها و مقامات جمهوری اسلامی گزارش کرده‌اند، از روی دلسوزی صورت می‌گیرند و یا جنبهٔ اطاعت از دستور نیز دارند؟ دستور این حملات از سوی کدام دستگاه‌ها و یا افراد صادر می‌شود؟ نقش حمایت و فرمان مستقیم آیت‌الله خامنه‌ای را در این میان، چگونه ارزیابی می‌کنید؟
من انگشت اتهام را شخصا به سمت آقای خامنه‌ای می‌برم و شک ندارم که همهٔ این اقدامات، اگر هم به دستور ایشان نباشد، بدون شک ایشان از همهٔ آنها مطلع می‌گردد.
ما یک قاعدهٔ فقهی و حقوقی هم داریم که می‌گوید هرکس قدرتش فراختر است، مسئولیتش نیز بیشتر است. اگر بگوییم ایشان از این اتفاقات مطلع نیستند، که خُب شرایط ولایت فقیه از ایشان سلب شده است. اگر هم اطلاع بیابند، که مطمئن هستم می‌یابند، و اقدامی عاجل انجام ندهند، باز هم از وظایفشان عدول کرده‌اند.
اگر تجمع در برابر خانهٔ مهدی کروبی را به نیروهای مقاومت بسیج و گروه انصار حزب‌الله نسبت دهیم، آیا نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی، توان و یا اجازهٔ برخورد با این تجمّعات را دارند؟ سردار اسماعیل احمدی‌مقدم هفتهٔ گذشته از شناسایی ١٠٠ تن از این تجمع‌کنندگان خبر داد. فکر می‌کنید برخوردی با آنها صورت بگیرد؟
شک نداشته باشید که نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات و سایر دستگاه‌ها، قدرت برخورد با اینها را ندارند. چون اینها عملا خود را سربازان و کبوتران آستانهٔ ولایت می‌نامند.
در اینکه شناسایی شده‌اند، بله! حتما این کار را کرده‌اند تا مطمئن شوند که مثلا مهاجمین، خودی هستند یا غیر خودی. اگر خودی هستند که هیچ! امّا اگر غیر خودی هستند، سریع بازداشتشان کنند و پرونده‌سازی و ... تا بگویند بله! این شلوغی‌ها و مظلوم نمایی‌ها کار خود بیت کروبی بوده است.
در آخر اینکه، یورش‌های سازمان‌یافته به محل سکونت و دفاتر سران جنبش سبز ایران، کدام هدف را دنبال می‌کنند؟ آیا می‌توان این یورش‌ها را مقدّمه و زنگ خطری برای بازداشت و محاکمهٔ میرحسین موسوی و مهدی کروبی دانست؟
قصد دارند در مسیر جنبش، ترمزی ایجاد کنند و اخطاری بدهند به قول خودشان به سران فتنه! امّا بعید می‌دانم خطر بازداشت آقایان کروبی و موسوی وجود داشته باشد. چون هزینه‌های زیادی برایشان دارد. اتفاقا چون نمی‌خواهند بازداشت کنند، مدام تهدید می‌کنند و عربد‌کش‌ها را به مقابل دفتر و منزل ایشان می‌فرستند تا رعب و وحشت ایجاد کنند.
با سپاس فراوان از شما که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید.
» ادامه مطلب

شیوا نظرآهاری به شش سال زندان همراه با تبعید محکوم شد

          شیوا نظرآهاری بر اساس حکم شعبهٔ ٢٦ دادگاه اﻧﻘﻠﺎب اﺳﻠﺎمی به ٧٦ ضربه تازیانه و شش سال زندان محکوم شد که سه سال و شش ماه از آن، همراه با تبعید به زندان ایذه در استان خوزستان ﻣﻰباشد.
          تبعید این روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر به زندان ایذه، واکنش‌های بسیاری را به دنبال داشته است. دکتر محمد شریف، وکیل شیوا نظرآهاری، روز گذشته در گفتگو با کمیتهٔ گزارشگران حقوق بشر، حکم تبعید را به شدّت نگران‌کننده خواند و افزود: "برای من قابل تصور نیست که شیوا بتواند سه سال و نیم حبس را در چنین زندانی تحمل کند."
          با توجّه به حکم تبعید شیوا نظرآهاری به یک شهرستان دور افتاده، دیدار خانوادهٔ نظرآهاری با دخترشان در زندان بسیار دشوار خواهد شد. افزون بر این، شرایط نامناسب بند زنان زندان ایذه، وکیل و خانوادهٔ شیوا نظرآهاری را بیشتر نگران کرده است.

شهرستان ایذه در فاصلهٔ ٢٠٥ کیلومتری از شهر اهواز قرار دارد
          در ماه‌های گذشته، دو دانشجوی محروم از تحصیل نیز به زندان ایذه تبعید شده‌اند. سیّد ضیاء‌الدین نبوی در خرداد ماه ١٣٨٩ از سوی شعبهٔ ٥٤ دادگاه تجدید نظر به ١٠ سال حبس در زندان ایذه محکوم شد. مجید دری نیز به ٥ سال حبس در این زندان محکوم شده است.
          شیوا نظرآهاری که از ٢٩ آذر ١٣٨٨ در بازداشت به سر می‌بُرد، هفتهٔ گذشته به ضمانت ٥٠٠ میلیون تومان وثیقه از زندان اوین آزاد شد.
» ادامه مطلب

احمد قابل بازداشت شد

احمد قابل در دیدار با آیتالله منتظری
          احمد قابل، اندیشمند اﺳﻠﺎمی و از شاگردان برجستهٔ آیت‌الله العظمى حسین‌علی منتظری، روز گذشته با مراجعه به شعبهٔ ٩٠٣ دادگاه اﻧﻘﻠﺎب اﺳﻠﺎمی مشهد، برای دومین بار در یکسال گذشته بازداشت شد. گفته می‌شود علّت بازداشت احمد قابل، گفتگو با رسانه‌ها و افشاگری‌ دربارهٔ اعدام‌های مخفیانه در زندان وکیل‌آباد مشهد می‌باشد. وی بار گذشته بعد از ٦ ماه بازداشت به ضمانت وثیقه در خردادماه ١٣٨٩ آزاد شده بود.
          احمد قابل یک ماه بعد از آزادی خود، در مصاحبه با شبکهٔ خبری العربية عنوان کرده بود که بازداشتﻫﺎ با امضاء و تأیید سیّد علی خامنه‌ای انجام ﻣﻰشوند.

» ادامه مطلب

نهاد مردمی راه‌اندازی شد

          نهاد مردمی با هدف هماهنگ‌سازی گروهﻫﺎ و کنشگران سیاسی برای راهبرد جنبش سبز ایران، برکناری جمهوری اﺳﻠﺎمی و برگزاری انتخابات آزاد، روز یکشنبه ٢١ شهریور ١٣٨٩ راه‌اندازی شد. این نهاد که از سوی سازمان جنبش ایران فردا برنامه‌ریزی شده است، با بهره‌گیری از سامانه‌های رسانه‌ای نوین، شبکه‌ای اجتماعی و مردم‌ساﻟﺎر برای همکاری سازمان‌یافتهٔ مخالفان جمهوری اﺳﻠﺎمی و مبارزان راه آزادی شمرده می‌شود و می‌تواند رودخانهٔ هدفمندی برای سیل خروشان مردم ایران باشد. تا کنون، شماری از شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی مانند دکتر آرام حسامی، استاد علوم سیاسی دانشگاه مونت‌گامری، حمایت خود را از نهاد مردمی اﻋﻠﺎم کرده‌اند.
          به گفتهٔ دکتر ایمان فروتن، از بنیان‌گذاران جنبش ایران فردا، ٩٠ درصد برنامهﻫﺎی روزانهٔ این سازمان در شبکه‌های ماهواره‌ای اندیشه و پارس، به نهاد مردمی اختصاص خواهد یافت و کاربران این نهاد ﻣﻰتوانند دیدگاه‌های خود را به صورت زنده به گوش جهانیان برسانند. خوانندگان ارجمند نیز می‌توانند با مراجعه به تارنمای نهاد مردمی و یا برنامهﻫﺎی روزانهٔ جنبش ایران فردا، بیشتر با اهداف و جزئیات این نهاد آشنا گردند.

برای عضویت رایگان در نهاد مردمی، اینجا را کلیک کنید.


» ادامه مطلب

شیوا نظرآهاری آزاد شد

شیوا نظرآهاری
شیوا نظرآهاری، روزنامه‌نگار و سخنگوی کمیتهٔ گزارشگران حقوق بشر، امروز به ضمانت وثیقه از زندان اوین آزاد شد. وی در آذر ماه ١٣٨٨ بازداشت شده بود. خانهٔ حقوق بشر ایران، میزان وثیقهٔ شیوا نظرآهاری را ٥٠٠ میلیون تومان گزارش کرده است.
» ادامه مطلب

کاردار جمهوری اسلامی در فنلاند ﻣﻰگوید به جنبش سبز ایران پیوسته است

          کاردار سفارت ایران در ﻓﻨﻠﺎند ﻣﻰگوید به جنبش سبز ایران پیوسته و در اعتراض به رفتار جمهوری اﺳﻠﺎمی با مردم ایران، از سمت خود استعفا داده است. حسین علیزاده، ساعت ٢٢:٥٠ روز شنبه در گفتگو با شبکهٔ خبری ﺑﻰﺑﻰﺳﻰ فارسی، خبر استعفای خود را تأیید نمود و افزود: "اسنادی محرمانه در دست دارم که نشان ﻣﻰدهد در انتخابات سال ١٣٨٨، تقلّب شده است. آنها را به زودی منتشر خواهم کرد و به همه نشان خواهم داد. البته ابتدا باید واکنش رژیم را بسنجم." وی در مورد شمار هواداران جنبش سبز در بدنهٔ سفارتخانهﻫﺎی جمهوری اﺳﻠﺎمی گفت: "من مدّتﻫﺎ از ایران دور بودهﺍم. امّا بر اساس خبری که دوستانم به من دادهﺍند، ٩٠ درصد آنها در هواداری از جنبش مردم ایران با من ﻫﻢعقیده هستند." حسین علیزاده در گفتگو با خبرگزاری رویترز نیز محمود احمدﻯنژاد را به "دزدی" در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته متهم کرد.

          رامین مهماﻥپرست، سخنگوی وزارت امور خارجهٔ جمهوری اﺳﻠﺎمی، در واکنش به استعفای حسین علیزاده به خبرگزاری فارس گفت: "مأموریت علیﺯاده ٢٩ مرداد ماه خاتمه یافته است." با این وجود، کاردار سابق جمهوری اﺳﻠﺎمی در ﻓﻨﻠﺎند به خبرگزاریﻫﺎ گفته است که در مورد استعفای خود، چند اﻯمیل تهدیدآمیز دریافت کرده است و به شدّت نگران است.

          حسین علیزاده، دومین نمایندهٔ جمهوری اﺳﻠﺎمی در اروپا ﻣﻰباشد که در اعتراض به رویدادهای پس از دهمین انتخابات ریاست جمهوری از مقام خود استعفا ﻣﻰدهد. محمدرضا حیدری، از نمایندگان جمهوری اﺳﻠﺎمی در نروژ نیز در ماه ژانویه ٢٠١٠ در حمایت از جنبش سبز ایران و اعتراض به "کشتار و شکنجهٔ جوانان" استعفای خود را اﻋﻠﺎم کرد.


» ادامه مطلب

خبرگزاری جوان، یورشﻫﺎ را سازمان ﻣﻰدهد

          خبرهای دریافت شده، از نقش خبرگزاریﻫﺎی نزدیک به محمود احمدﻯنژاد و رهبر جمهوری اﺳﻠﺎمی در هجوم نیروهای لباﺱشخصی به محل سکونت مهدی کروبی حکایت دارد. به گزارش بانگ سبز آزادی، روزنامهٔ جوان و خبرگزاری رجا از هفتهٔ گذشته با هماهنگﺳﺎزی نیروهای مقاومت بسیج، در یورشﻫﺎی سازمانﻳﺎفته به خانهٔ مهدی کروبی همکاری داشته و بخش رسانهﺍی و خبرسازی این دسته از عملیّات را به دوش گرفتهﺍند. هستهٔ مرکزی این دو رسانه نیز عبارتند از:

               ١. سیّد نظامﺍلدین موسوی ( مدیر مسئول خبرگزاری جوان، عضو گروه انصار حزب الله )
               ٢. میثم نیلی احمدآبادی ( مدیر مسئول رجانیوز، مدیر کل دفتر امور فرهنگی وزارت کار و امور اجتماعی )
               ٣. مقداد نیلی احمدآبادی ( سردبیر رجانیوز، سردبیر روزنامهٔ ایران، داماد سیّد ابراهیم رئیسی )

          سیّد نظامﺍلدین موسوی که همکاری با روزنامهٔ کیهان، خبرگزاری جمهوری اﺳﻠﺎمی (IRNA) و خبرگزاری فارس را در کارنامهٔ خود دارد، عضو گروه انصار حزب الله ﻣﻰباشد و در سالﻫﺎی ١٣٧٦ تا ١٣٨٤، اقدامات خرابکارانهٔ بسیاری را علیه سیّد محمّد خاتمی ترتیب داده است. مقداد نیلی احمدآبادی نیز داماد سیّد ابراهیم رئیسی (معاون نخست قوهٔ قضائیه) و از خویشاوندان سیّد احمد علمﺍلهدی (خطیب جمعهٔ مشهد) ﻣﻰباشد و همراه برادر خود، میثم نیلی احمدﺁبادی، مافیای رسانهﺍی رجانیوز را مدیریت ﻣﻰکند.

          حملهٔ نیروهای لباﺱشخصی به منزل مهدی کروبی، از آغاز هفته تا کنون ادامه یافته و آرامش را در منطقهٔ فرمانیه بر هم زده است. شب گذشته، نیروهای آشوﺏگر جمهوری اﺳﻠﺎمی درب ساختمان محل سکونت مهدی کروبی را به آتش کشیدند و شماری از محافظان ایشان را مورد ضرب و شتم قرار دادند که در این میان، سرتیم محافظان مهدی کروبی به دلیل شدّت جراحات به بیمارستان منتقل شد. خبرگزاریﻫﺎی وابسته، این نیروها را «دانشجویان خودجوش و خانوادهﻫﺎی شهدا» خواندهﺍند.
» ادامه مطلب

"ندا به دست نیروهای خودشان کشته شده است"

          مادر شهید ندا آقاسلطان از مجامع بینﺍلمللی خواست تا قاتل فرزندش را بیابند. هاجر رستمی مطلق، روز گذشته در گفتگو با کمپین بینﺍلمللی حقوق بشر در ایران، پیگیریﻫﺎی خانوادهٔ آقاسلطان در مورد پروندهٔ قتل دخترشان را ﺑﻰنتیجه دانست و افزود: «هیچ حرفی ندارم به دولت بزنم. تمام این مدت سکوت کردهﺍم. فقط از دنیا ﻣﻰخواهم به داد من برسند و قاتل ندا را پیدا کنند. بچهﺍم را از دست دادهﺍم و زندگیﺍم دگرگون شده است.»

شهید ندا آقاسلطان
          مادر ندا آقاسلطان در این گفتگو از ﺗﻠﺎش گستردهٔ صدا و سیمای جمهوری اﺳﻠﺎمی برای تحریف واقعیت مرگ دخترش ﮔﻠﺎیه کرد و گفت: «تا به حال، سه بار فیلم درست کردهﺍند و هر بار، حرف قبلی خودشان را نقض کردهﺍند. تا آنجا که من مادر ندا هستم، ﻣﻰدانم او برای تظاهرات بیرون رفته بود و به دست نیروهای خودشان کشته شده است. غیر از این، چیز دیگری ﻧﻤﻰتواند باشد.»

          وی در خصوص اهداف این برنامهﻫﺎ به کمپین بینﺍلمللی حقوق بشر در ایران گفت: «ﻣﻰخواهند بگویند مملکت آزادی داریم، هرکس ﻣﻰتواند ابراز عقیده کند و آزادی تمام و کمال در مملکت ایران وجود دارد. امّا هیچ کس این دروغﻫﺎ را باور نکرده است، نه مردم ایران و نه مردم جهان. من که ﻣﻰدانم قاتل چه کسی است، ولی خوب، دولتیﻫﺎ این را قبول ﻧﻤﻰکنند.»

          خانم هاجر رستمی در مورد فشار مأموران امنیتی برای ضبط مصاحبهٔ تلویزیونی نیز گفت: «به من گفتند دولت، قاتل دختر شما نیست. به همین خاطر در تلویزیون یا هر جایی که ﻣﻰخواهید، بیایید صحبت کنید. گفتم من قاتل ندا را ﻣﻰشناسم و به همین دلیل، هیچ وقت در صدا و سیمای شما نمیﺁیم. گفتند شما به عنوان پدر و مادرش در این فیلم تقاطع حضور داشته باشید، من پاسخ دادم صدا و سیمایی که رئیسﺍش آقای ضرغامی باشد که گفته است ندا هنرپیشه بوده و فیلم بازی کرده است، من در چنین صدا و سیمایی نمیﺁیم.»

          ندا آقاسلطان، دختر ٢٧ سالهﺍی بود که در درگیریﻫﺎی روز شنبه ٣٠ خرداد ١٣٨٨ در تهران کشته شد و مرگ او در رسانهﻫﺎی جهان بازتاب گستردهﺍی یافت، به گونهﺍی که به نماد جنبش سبز ایران در سراسر جهان تبدیل شد. ٥ روز پس از مرگ ندا آقاسلطان، دکتر آرش حجازی در گفتگو با راشل هاروی (Rachel Harvey) خبرنگار بیﺑﻰﺳﻰ، دستان آلوده به خون را فاش کرد و با روشنﮔﺮیﻫﺎی خود، نقشهﻫﺎ و ترفندﻫﺎی نخﻧﻤﺎی سرکوبﮔﺮان را که ﻣﻰکوشیدند مرگ ندا را بر گردن سازمان مجاهدین خلق بیندازند، نقش بر آب ساخت. به دنبال آن، خبرگزاری جمهوری ﺍﺳﻠﺎمی (IRNA) که در بنﺑﺴﺖ سخنان آرش حجازی گرفتار شده بود، او را "نیروی بیگانه" خواند، سیّد احمد خاتمی مرگ ندا آقاسلطان را "برنامهﺭیزی اغتشاﺵگران" دانست و رسانهٔ عزّتﺍلله ضرغامی نیز گوشهﺍی از کار را بدست گرفت. امّا این ﺗﻠﺎشﻫﺎ، بیش از آنکه سودی را به دنبال داشته باشد، خانوادهٔ آقاسلطان را آزار داد و مادر ندا، هاجر رستمی مطلق، سخنان سیّد احمد خاتمی و عزّتﺍلله ضرغامی را تلخﺗﺮ و دردناکﺗﺮ از مرگ ندا دانست. یک ماه بعد از گفتگوی آرش حجازی با شبکهٔ خبری بیﺑﻰﺳﻰ، نام و نشان قاتل ندا نیز با افشاگری امیر فرشاد ابراهیمی، از نیروهای سابق سپاه پاسداران اﻧﻘﻠﺎب اﺳﻠﺎمی، آشکار شد. این فرد که عبّاس کارگر جاوید نام دارد، از اعضای هیأت رزمندگان اﺳﻠﺎم ﻣﻰباشد و علیرغم شکایت خانوادهٔ آقاسلطان، تا کنون بازداشت و یا به دادگاه احضار نشده است.

» ادامه مطلب

قربان بهزادیاﻥنژاد به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد

          دکتر قرباﻥعلی بهزادیاﻥنژاد، رئیس ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی و استاد دانشگاه تربیت مدرّس، بر اساس حکم شعبهٔ ٢٨ دادگاه اﻧﻘﻠﺎب اﺳﻠﺎمی به ٥ سال حبس تعزیری محکوم شد. به گزارش تارنمای کلمه، وی به اتهام توهین به محمود احمدﻯنژاد به پرداخت ١ میلیون ریال جریمهٔ نقدی نیز محکوم شده است. سیّد محمود علیزاده طباطبایی، وکیل قربان بهزادیاﻥنژاد، روز ٢٤ خرداد ١٣٨٩ در گفتگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ISNA) از صدور کیفرخواست برای موکلش خبر داده و اتهام او را "توهین به مسئوﻟﺎن" و "تبلیغ علیه نظام" عنوان کرده بود. جلسهٔ دادگاه نیز، روز شنبه ٣٠ مرداد و با تأخیر ٥ روزه برگزار شد.

          دکتر قربان بهزادیاﻥنژاد از تاریخ هفتم دﻯماه ١٣٨٨ در بازداشت به سر ﻣﻰبرد و در این ٨ ماه، هفتهﻫﺎی بسیاری را در سلولﻫﺎی انفرادی بند ٢٠٩ زندان اوین گذرانده است. وی یکبار دیگر نیز در تیرماه ١٣٨٨، بعد از دیدار با میرحسین موسوی و همراه با ٧٠ تن از اساتید دانشگاهﻫﺎی تهران، بازداشت شده بود.

» ادامه مطلب

تهران لرزید!

          تهران، ساعت ٢٤ امشب لرزید. کانون این زمینﻟﺮﺯه، شهر دامغان در استان سمنان و شدّت آن، بنابر گفتهٔ یک مقام آگاه در وزارت کشور جمهوری اﺳﻠﺎمی، ٨/٥ در مقیاس ریشتر گزارش شده است. این زمینﻟﺮﺯه در بخشﻫﺎی گوناگون از استان تهران نیز محسوس بوده است که به دنبال آن، شهروندان از خانهﻫﺎ بیرون آمده و خود را به فضاهای سبز رساندهﺍند.
» ادامه مطلب

پناهندهﺍی از نوع افتخاری!

          هنوز یک ماه نگذشته است از روز خبرنگار، همان روزی که علیرضا افتخاری، خوانندهٔ صدا و سیمای جمهوری اﺳﻠﺎمی، محمود احمدیﻧﮋاد را در آغوش کشید و بوسه بر گونهﻫﺎیش زد. امّا شنیدیم که ایشان روز سهﺷﻨﺒﻪ در گفتگو با تارنمای خبر آﻧﻠﺎین، از فشار مردم بر خود و خانوادﻩاش سخن گفته است و اینکه میﺧﻮاهد از ایران به سوی فرانسه، رخت سفر ببندد! ما هم ماندیم انگشت به دهان که گوشﻫﺎی ما دراز است یا اینکه علیرضا افتخاری ﻣﻰخواهد بیش از توان خویش، هنرمندی نماید؟! نکتهٔ دیگری که ما را بیشتر در شگفت فرو برد، آن بود که آقای افتخاری در همین گفتگو، کردار ناشایست خود در روز خبرنگار را «گرفتاری ناخواسته» خواند! روشن نیست که کجای این رفتار، ناخواسته و یا گرفتاری بوده است. اگر تنها محمود احمدیﻧﮋاد ایشان را در آغوش گرفته بود، ﻣﻰگفتیم ناخواسته بوده است. امّا ایشان نیز در سوی دیگر، از دل و جان مایه گذاشتند و هنر و هنرمندی را برای خوشایند رئیس دولت کودتا به قربانگاه کشاندند. روشن نیست چرا استاد محمدرضا شجریان و دکتر محمد اصفهانی تا کنون به این گرفتاریﻫﺎی ناخواسته تن ندادهﺍند! شاید بهتر باشد علیرضا افتخاری در کنار آواز، درسﻫﺎی دیگری هم از استاد محمدرضا شجریان بیاموزد.


          آقای افتخاری! حال که در آغوش جمهوری ﺍﺳﻠﺎمی جای گرفتهﺍید، دیگر چرا دلتان هوای فرانسه را دارد؟ اگر اینجا از فشار مردم ﻣﻰرنجید، آنجا هم ﺧﻮاهید رنجید، شاید بیشتر از اینجا. بابک داد را نبینید که به فرانسه گریخت، او تاب آغوش مهربان جمهوری ﺍﺳﻠﺎمی را نداشت. این مردم هم اندکﺍندک جانشان را در زندانﻫﺎ و خیابان از دست ﻣﻰدهند و از شمارشان کاسته ﻣﻰشود. بنابراین آسوده باشید. صبر و استقامت را از رهبرتان بیاموزید که با خشم و فشار روزافزون مردم، از آن باﻟﺎ تکان ﻧﻤﻰخورد! اگر هم ﻣﻰخواهید بعد از سفر به فرانسه، مانند هوشنگ امیر احمدی بر روی رسانهﻫﺎ نمایان شوید و سخنان مالهﻛﺸﺎنه به ما تحویل دهید، باید بگویم این حنا دیگر رنگ ندارد. بنابراین بار سفر را باز کنید و فشار مردم را به همانجا حواله کنید که رهبرتان ﻣﻰکند! خیالتان راحت!
» ادامه مطلب

از گذشته درس بیاموزیم / بازنگری رفتار جنبش سبز در ٢٢ بهمن ١٣٨٨

          بیش از ١٤ ماه از آغاز خیزش سراسری مردم ایران در واکنش به رفتار جمهوری اﺳﻠﺎمی در جریان برگزاری دهمین انتخابات ریاست جمهوری ﻣﻰگذرد و در این ماهﻫﺎ، جنبش سبز ایران با همهٔ فشارها و کمبودﻫﺎ توانسته است اندیشهﻫﺎ و گرایشﻫﺎی گوناگون را زیر سایهٔ هدف یگانهﺍی با یکدیگر همراه و هماهنگ گرداند و نقش برجستهﺍی در راه آزادی کشور ایفا نماید. امّا جنبش سبز در کنار روزهای سرنوشتﺳﺎز و شکوهمندی که آفریده، گاه نیز با برنامهﺭیزی و تصمیمﮔﻴﺮیﻫﺎی نادرست مواجه بوده است و این تصمیمﮔﻴﺮیﻫﺎ سبب شدهﺍند که جنبش نتواند آنگونه که باید و شاید، از توان و گنجایش خود بهره بگیرد. اکنون در آستانهٔ روز قدس باید بتوانیم با بررسی جنبهﻫﺎی نادرست این تصمیمﻫﺎ، درسﻫﺎی گذشته را به کار بندیم و از تکرار خطاها در آینده جلوگیری نماییم. در این نوشتار بر آن هستیم تا رفتار جنبش سبز در روز ٢٢ بهمن ١٣٨٨ را مورد بازنگری کوتاه قرار دهیم و علّت ناکارآمدی روش "اسب تروا در میدان آزادی" را جویا شویم.

          به دنبال قیام خونین عاشورا و کشتار مردم بیگناه به دست نیروی انتظامی جمهوری اﺳﻠﺎمی و نیروهای مقاومت بسیج، کودتاگران که سراسیمه در جستجوی راهکاری بودند تا بتوانند ننگ شکست و خون شهروندان را از دامان خود بزدایند، بر آبروی خدا و حسين بن علي عليه ﺍﻟﺴﻠﺎم سرمایهﮔﺬاری نمودند و با راهﺍندازی جنگ رسانهﺍی، در صدد برآمدند تا هواداران خود را از سراسر کشور به تهران بکشانند و با خیمهﺷﺐبازی در میدان ﺍﻧﻘﻠﺎب اﺳﻠﺎمی، آب رفته را به جوی بازگردانند. امّا بعد از همهٔ این داد و فریادها، رفته رفته سالروزی دیگر نزدیک ﻣﻰشد و امید ﻣﻰرفت جنبش سبز ایران با حضور گستردهٔ خود در تظاهرات ٢٢ بهمن ١٣٨٨ نشان دهد که در برابر هشدارهای نخﻧﻤﺎی سران کودتا و جیرهﺧﻮارانشان، هراس به خود راه ﻧﻤﻰدهد و برای نیل به هدفﻫﺎیش، دست از کوشش و مبارزه بر نخواهد داشت. جنبش سبز برای شرکت در این تظاهرات، از روش "اسب تروا در میدان آزادی" که از سوی سیّد ابراهیم نبوی ارائه شده بود، الگو گرفت. بر اساس این روش، هواداران جنبش باید بدون نشانﻫﺎی سبز، خود را به میدان آزادی ﻣﻰرساندند و در برابر سخنرانان، نشان سبز خود را آشکار ﻣﻰنمودند و شعارهایشان را سر ﻣﻰدادند. امّا این روش کارساز نیفتاد و جمهوری ﺍﺳﻠﺎمی توانست از شب گذشته، هواداران و نیروهای خود را به میدان آزادی برساند و آنجا را در دست بگیرد (بیشتر بخوانید). یک اشتباه آنجا بود که سبزها تنها در این اندیشه بودند که خود را به میدان آزادی برسانند و بدین ترتیب، زمان را از دست دادند. گویا از یاد برده بودند که جنبش برای اعتراض به خیابان آمده است و میدان آزادی، یک وسیله بیش نیست. شماری از سبزها هم که توانستند خود را به میدان آزادی برسانند، کاری از دستشان بر نیامد و "اسب تروا" در میان هزاران نیروی سرکوبﮔﺮ و سازمانﻳﺎفته گرفتار شد. روش "اسب تروا" باید راهکارهای جایگزین را نیز ارائه ﻣﻰداد. اشتباه دیگر، آن بود که سبزها نظارهﮔﺮ بودند تا دیگری آغازگر باشد و خودشان دنبالهﺭو باشند. باید بیاموزیم که خودمان آغازگر باشیم و دیگران را با خود همراه سازیم. اگر همه با هم بخواهیم دنبالهﺭوی دیگران باشیم و خود را به «آمادهﺧﻮری» عادت دهیم، جنبش ﻧﻤﻰتواند به راه خود ادامه دهد. تکﺗﮏ ما رهبران جنبش هستیم و باید به نوبهٔ خود، جنبش را در دست بگیریم. اگر همه بخواهند نگاه امیدشان را به دیگران بدوزند، کاری از پیش نخواهیم برد و شکست ما فرا خواهد رسید.

          روز قدس، ٩ روز دیگر فرا ﻣﻰرسد و باید درسﻫﺎی گذشته را در این روز سرلوحهٔ رفتارمان قرار دهیم. نباید عملکرد آشفتهٔ جنبش سبز در روز ٢٢ بهمن ١٣٨٨، در روز قدس امسال نیز تکرار شود.

          به امید پیروزی ...

حسام س.
تهران، ٣ شهریور ١٣٨٩
» ادامه مطلب

روز قدس نزدیک است / راهکارها و رفتارها

         جنبش سبز ایران از سال گذشته تا کنون توانسته است بارها از سالروزهای گوناگون به سود خود بهرهﺑﺮداری نماید و هواداران خود را در آرامش به خیابانﻫﺎ بیاورد. این رفتار، هم ابعاد گستردهٔ جنبش آزادیﺧﻮاهانهٔ مردم و شمار هواداران آن را در برابر دیدگان به نمایش گذاشته و هم بازتاب گستردهﺍی را در رسانهﻫﺎی جهان به دنبال آورده است. افزون بر آن، هر بار، خون تازهﺍی را در رگﻫﺎی جنبش به گردش در آورده و برای هواداران جنبش نیز دلگرمﻛﻨﻨﺪه بوده است. در میان این سالروزها، ٢٧ شهریور ١٣٨٨ (روز قدس) برگهﺍﻯ درخشان از دفتر روزشمار جنبش سبز ایران شمرده ﻣﻰشود که بسیاری از کارشناسان، آن را با خیزش سراسری ٢٥ خرداد ١٣٨٨ سنجیده ﺍند. جمهوری ﺍﺳﻠﺎمی گمان ﻣﻰکرد با برگزاری ٥ دادگاه در کمتر از ٤٥ روز برای بازداشتﺷﺪگان رویدادهای پس از کودتای ٢٢ خرداد ١٣٨٨، اعترافﮔﻴﺮی از چهرهﻫﺎی برجستهٔ سیاسی ایران مانند محمدﻋﻠﻰ ابطحی و سعید حجاریان و نمایش آن در صدا و سیمای جمهوری ﺍﺳﻠﺎمی، توانسته است تیشه بر ریشهٔ جنبش سبز ایران بزند و دستﺍندرکاران این جنبش را با ضربهﺍی سهمگین روبهﺭو سازد. امّا کردار ناسنجیده و شتابﺯدهٔ جمهوری ﺍﺳﻠﺎمی، آتش خشم ایرانیان را بیش از پیش برافروخت و سرانجام، هزاران هزار تن از زنان و مردان سبزاندیش ایرانﺯمین در روز قدس به خیابانﻫﺎ آمدند و به دور از هرگونه هراس، فریاد "یا حسین، میرحسین"، "مرگ بر روسیه" و "نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران" سر دادند و ﺗﻠﺎشﻫﺎی شبانهﺭوزی سران کودتا را ناکام گذاشتند. روز قدس امسال نیز ١٥ روز دیگر فرا ﻣﻰرسد و کاسهٔ صبر ما لبریز شده است. بیش از یک سال است که فرزندان این مرز و بوم، در زندانﻫﺎ روزگار ﻣﻰگذرانند و در برابر همهٔ فشارها و شکنجهﻫﺎ، لب به دندان میﮔﺰند. خانوادهﻫﺎیشان نیز در سوی دیگر دیوارها، خود را به هر دری ﻣﻰزنند تا بلکه بتوانند از ﺳﻠﺎمت عزیزانشان خبری بگیرند. خطر اعدام در کمین است و اگر دست روی دست بگذاریم، باید تماشاگر کشتار همﻣﻴﻬﻨﺎنمان باشیم و آه افسوس نیز نخواهد توانست وجدان ما را آرام سازد. آنان که روزی در کنار ما فریاد "نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران" سر دادند و امروز گرفتار شدهﺍند، از ما انتظار دارند که مانند آن روزها در کنارشان بمانیم و بگوییم "نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم". بنابراین باید از همین امروز خود را برای روز قدس آماده سازیم و درسﻫﺎی گذشته را نیز به کار بندیم.

          روز قدس امسال را شاید بتوانیم با ٢٢ بهمن ١٣٨٨ بسنجیم. دهﻫﺎ هزار تن از نیروهای انتظامی و نیروهای مقاومت بسیج به خیابانﻫﺎ خواهند آمد تا بتوانند ترس را بر تودهﻫﺎی مردم حکمﻓﺮما کنند. جمهوری ﺍﺳﻠﺎمی هرگز دوست ندارد بار دیگر به کابوس تلخ روز قدس سال گذشته گرفتار شود و ﺗﻠﺎش خواهد نمود تا از جنب و جوش سبزها جلوگیری نماید، امّا نخواهد توانست در مسیرهای تظاهرات به بازداشتﻫﺎی خودسرانه و درگیری با مردم دست بزند. اگر نیروهای ﺳﺮکوﺏگر جمهوری ﺍﺳﻠﺎمی بخواهند آرامش را در مسیرهای تظاهرات روز قدس بر هم بزنند، تظاهرات ﺧﻮدیﻫﺎ هم بر هم خواهد خورد و دیگر از شعارهای "مرگ بر آمریکا" و "مرگ بر اسرائیل" نیز خبری نخواهد بود. البته از سوی دیگر، سبزها نیز نباید بهانهﺍی به دست نیروهای سرکوبﮔﺮ بدهند. کاری که سبزها باید به دنبال آن باشند، این است که خود را به مسیر دلخواه برسانند و همراه همﺍندیشان خود، در مسیر گام بردارند و شعارﻫﺎی جنبش سبز را سر دهند. ممکن است شعارﻫﺎی شما، هواداران اندکﺷﻤﺎر محمود احمدیﻧﮋاد و رهبر جمهوری اﺳﻠﺎمی را آزار دهد و در صدد برآیند که با شما درگیر شوند. شما نباید هرگز به این درگیریﻫﺎ تن بدهید، زیرا خطر بازداشت شما و سرکوب دیگر سبزها را افزایش ﻣﻰدهد. همین که در خیابان هستید و شعارهای خود را سر ﻣﻰدهید، به نوبهٔ خود، بزرگترین مبارزه است. بنابراین اندیشهٔ هرگونه درگیری و یا بگو مگو را از خود دور کنید. ممکن است فردی در لباس سبزها از شما بخواهد که همراه او در درگیریﻫﺎ شرکت کنید و یا شعارهای ساختارشکنانه سر دهید و یا اینکه مسیر خود را از مسیرهای تظاهرات روز قدس جدا نمایید. این شیوه، بارها از سوی نیروهای مقاومت بسیج در شهرهای گوناگون به کار گرفته شده است تا بتوانند سبزها را به دام بیندازند و یا در گزارشﻫﺎی صدا و سیمای جمهوری اﺳﻠﺎمی از آن بهره بگیرند. بنابراین هوشیار باشید. فشار نیروهای جمهوری ﺍﺳﻠﺎمی برای سرکوب سبزها در روز قدس امسال بسیار بیشتر از سال گذشته خواهد بود. اگر در آغاز تظاهرات احساس کردید به دلیل حضور نیروها ﻧﻤﻰتوانید شعار سر دهید، به راه خود در مسیر تظاهرات ادامه دهید. اگر نیروهای مقاومت بسیج و لباس شخصیﻫﺎ در مسیر تظاهرات از شما عکس گرفتند، آرامش خود را از دست ندهید. نیروها ﺗﻠﺎش خواهند کرد تا در ابتدای مسیرهای تظاهرات، سبزها را بازداشت یا سرکوب کنند و از ورود آنها به مسیر تظاهرات جلوگیری کنند، اما در مسیرهای نزدیک به خیابان اﻧﻘﻠﺎب ﺍﺳﻠﺎمی و بلوار کشاورز، از شمار خود خواهند کاست و شما ﻣﻰتواند شعارهای خود را سر دهید. اگر با آغاز تظاهرات، نیروهای سرکوبﮔﺮ جمهوری اﺳﻠﺎمی از تجمع و تظاهرات شما جلوگیری نمودند و یا راه را بر شما بستند، هرگز مسیر خود را تغییر ندهید. ورود به مسیرهای دیگر، خطر سرکوب خشونتﺁمیز را به شدّت افزایش خواهد داد. اگر خطری شما را تهدید نمیﻛﻨﺪ (تأکید ﻣﻰشود)، ﺗﻠﺎش کنید از نیروها فیلم یا عکس بگیرید. قبل از ورود به مسیرها، رفتار تحریکﺁمیزی از خود نشان ندهید و نشان سبز خود را آشکار نکنید. اگر دوربین عکسﺑﺮداری یا فیلمبرداری همراه خود ﻣﻰبرید، قبل از آغاز تظاهرات، آن را به دست نگیرید. ممکن است نیروهای انتظامی، آن را از شما بگیرند و برای خودتان نیز مشکل ایجاد نمایند. آن را در خودروی خود و یا جای دیگر بگذارید و با آغاز تظاهرات، همراه خود ببرید. پیش از تظاهرات، در فضاهای سبز و یا در خیابانﻫﺎ تجمع نکنید و نیم ساعت زودتر از زمان اﻋﻠﺎم شده، خود را به مسیرها برسانید تا بتوانید با آرامش در میان سبزها جای بگیرید. هرگز ابزاری که کاربرد دوگانه دارند همراه خود نبرید، زیرا ممکن است شما را مانند روز ٢٢ بهمن بازدید بدنی نمایند. ﺗﻠﺎش کنید در عکسﻫﺎ و فیلمﻫﺎیتان، تظاهرات گستردهٔ سبزها را به نمایش بگذارید و از چهرهٔ هواداران جنبش سبز ایران تصویر نگیرید. اگر میرحسین موسوی، مهدی کروبی، سیّد محمد خاتمی و یا دیگر ﻓﻌﺎﻟﺎن جنبش سبز ایران را در مسیر مشاهده کردید، همراه با دیگران در حمایت از آنها شعار سر دهید، زیرا رسانهﻫﺎی وابسته به سپاه پاسداران اﻧﻘﻠﺎب اﺳﻠﺎمی اصرار دارند که بگویند آنها جایگاه مردمی خود را از دست دادهﺍند. منتظر نمانید که دیگران آغازگر باشند، خودتان آغازگر باشید.

          شعارهای روز قدس امسال (١٢ شهریور ١٣٨٩)، باید از اکنون میان هواداران جنبش سبز ایران هماهنگ شود. رسانهﻫﺎ و شبکهﻫﺎی اجتماعی باید برای حضور حداکثری سبزها در این تظاهرات، ﺍﻃﻠﺎعﺭسانی نمایند. به ویژه با راهﺍندازی رسانهٔ سبز ایران (رسا) در دههٔ نخست ماه رمضان، نقش ﺍﻃﻠﺎعﺭسانی بر دوش این رسانه نیز گذاشته خواهد شد. سبزاندیشان شیراز، اصفهان، رشت، مشهد، تبریز و دیگر شهرها که همواره جنبش سبز را یاری کردهﺍند، باید دست به کار شوند و همشهریان خود را آگاه نمایند. هر کس که برای آزادی ایران ﺗﻠﺎش ﻣﻰکند و دلسوز این آب و خاک است، دوستان و آشنایان خود را برای حضور در تظاهرات روز ١٢ شهریور ١٣٨٩ باخبر نماید. این روز، بهترین فرصت است تا اعتراض خود را به ستم عریان جمهوری اﺳﻠﺎمی که از سال گذشته تا کنون بسیار افزایش یافته است، نشان دهیم و یاد و نام شهدای راه آزادی را زنده نگاه داریم.

          هموطن! از جایت برخیز و آماده باش! روز قدس نزدیک است ...

حسام س.
تهران، ٢٧ مرداد ١٣٨٩
» ادامه مطلب